بچه هاي زمين شناسي پيام نور اردبيل
وبلاگ بچه های با معرفت زمین شناسی 86 پیام نور اردبیل
آرزو بود...
دوست داشتن یعنی:
ده تا بهتر از اون بیاد سراغت... اما تَهِ دلت بگی......اون..اون..اون...

رفاقت یعنی اینکه یک عمر برای کسی چتر باشی و او هیچوقت نفهمد که چرا خیس نشد!


این که میشنوی صدای قلبم نیست که داره میشکنه
صدای کمرمه....
.
.
.قلبمو همون روز اول انداختم زیر پات

چرا وقتی عاشقیم دنیا میفهمه و رسوا میشیم ولی وقتی تنهایی هیچکس متوجه نمیشه؟؟؟؟؟؟

وقتی معلم پرسید عشق چند بخشه ؟

زود دستمو بالا بردم گفتم یک بخش !

اما از وقتی تورو شناختم فهمیدم عشق 3 بخشه:

عطش دیدنت.... شوق بودنت....و اندوه بی توموندنت ...

گه روزی از رفتنت پشیمون شدی هرگز برنگرد مرد اونه که هیچوقت حرفش دو تا نشه


به سلامتی اونی که آرزو بود

...ولـــــــــــــــی خاطره شد!


وقتی دل ، تنها کالایست که خدا شکسته ی آن را میخرد ؛
پس چرا من به دست کسی که دلم را شکسته بوسه نزنم . . . . . !؟



تاریخ: یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط مهندس نایب جاوید

چه چیزی توی چشماته که تو رو اینقدر عزیز میکنه

این فاصله داره منو بدون تو مریض میکنه

اینکه نگاهت نمیکنم یعنی گرفتاره توهستم

همه رفتن  ولی نترس من که طرفداره تو هستم

هرچی سرم شلوغ شد روی قلبم اثر نذاشت

بدون تودنیای من انگارتماشگر نداشت

منو نمیشه حدس زد بااین غرور لعنتی

هیچ وقت نخواستم منو ببینی توی لحظه ناراحتی

میخواستم نبخشمت  یکی ازت تعریف کرد

دیدنه تنهایی تومنوبلاتکلیف کرد

بیا ومعذرت بخواه تا ببخشمت ولی نمیتونم باشم با تو

چه روزگار عجیبیه آخه عشق پاک من شد بازیچه تو




تاریخ: یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط مهندس نایب جاوید

كاش به جاي اين همه باشگاه زيبايي اندام.يه باشگاه زيبايي افكار هم داشتيم.مشكل امروز ما اندامها نيستن افكارها هستن




تاریخ: 30 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط

سلام به همه همكلاسيا و دوستاي خوبم اميدوارم حالتون خوب باشه و در سال جديد زندگي به كام همتون شيرين باشه




تاریخ: 29 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط
عشق کوکی

تنهایی مثل یه درد که انداخته از پا

منو رو دوش میبره تا همونجایی که حرفات بوی خیانت میداد

اینو حسش کردم

حواست نبود از دهنت اسمش در رفت

همه عکسامو بسوزون تا نمونه یادگاری

بذار عوض شه هوات همه درارو وا بذار

حواست نبود وقتی پیشت آروم میشدم

حواست نبود با نبودت داغون میشدم

همین دوست داشتن واسه تو هضمش سخت بود

گفتم همه جوره پاتم ریحان حرفش حرف بود

برو زندگیتو با خیال راحت سر کن

بیدار نشو با صدای من این عادتو ترک کن

پیش غریبه ها نمیکنم طرفداریتو

هرکی پرسید میگم فقط طرفداری تو

حواست نبود از این به بعد حواستو جمع کن

همه چی بین ما شکست تو هم این شرایطو درک کن

گفتی از تموم دنیا رد شدم به تو رسیدم

قول میدم به روت نیارم هرچی پشت سرت شنیدم

دیگه حرفای قشنگت تو دلم جایی نداره

دیگه این دستای سردم به تو احساسی نداره            ......             

لیاقت می خواهد واژه ی "ما" شدن!

لیاقت می خواهد "شریک" شدن!

تو خوش باش به همین با هم بودن های امروزت...

من خوشم به خلوت تنهایی ام...

تو بخند به امروزم...

من میخندم به فرداهایت...





تاریخ: پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط مهندس نایب جاوید

  
 پسر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد .  مادر که در حال آشپزی بود ،دستهایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند. او نوشته بود :
 
صورتحساب !!!
 کوتاه کردن چمن باغچه 5.000 تومان 
 مراقبت از برادر کوچکم 2.000 تومان 
 نمره ریاضی خوبی که گرفتم 3.000 تومان 
 بیرون بردن زباله 1000 تومان 
جمع بدهی شما به من :12.000 تومان  !

 
مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش کرد،چند لحظه خاطراتش را مرور کرد و سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب این را نوشت:
 
بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی هیچ
بابت تمام شبهائی که به پایت نشستم و برایت دعا کردم هیچ
بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی هیچ
بابت غذا ، نظافت تو ، اسباب بازی هایت هیچ
و اگر شما اینها را جمع بزنی خواهی دید که : هزینه عشق واقعی من به تو هیچ است
 
وقتی پسر آن چه را که مادرش نوشته بود خواند چشمانش پر از اشک شد ودر حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد. گفت:
  مامان ... دوستت دارم
 
آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت:
قبلاً بطور کامل پرداخت شده !!!
نتیجه گیری منطقی: جایی که احساسات پا میذاره منطق کور میشه!!!
مادر متوجه نشد که پسرش داره سرش کلاه میذاره : جمع بدهی میشه 11.000 تومان  نه 12.000 تومان  !!!

 




تاریخ: دو شنبه 26 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط شهرام

بچه ها عيدتون مبارك

سال نو رو به همتون تبريك ميگم

دوستتون دارم

سال خوبي داشته باشين




تاریخ: سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط شهرام

 دوست داشتن یعنی ماه هاست که می بینیش ولی زبونت به حرف نمی چرخه !!

 

دوست داشتن یعنی کنارش وایسی ولی اون تورو نبینه !!

دوست داشتن یعنی صدات در نیاد وقتی دو هفته ست که ندیدیش !!

دوست داشتن یعنی جلوی دستاتو بگیری تا نلرزن که مبادا بفهمه تو دوسش داری !!

دوست داشتن یعنی  هر روز تو رو ببینه و دوباره روز بعد یادش و نیاد و بپرسه ببخشید من شما رو جایی ندیدم ؟؟؟

دوست داشتن یعنی هر روز ترست بیشتر بشه از روزی که اون بدونه برات یه دنیاست و بخواد با حسی که ماهاست پنهانش کردی یه کم تفریح کنه !! و اینجاست که دیگه تو نمی دونی اون چقدر می خواد ناز کنه و تو هر روز داغون تر از دیروز !!!

دوست داشتن یعنی اشک تو چشات حلقه می زنه وقتی می بینی سرشو به پنجره تکیه داده و نمی خواد غصه هاش رو یاداوری کنه واسه همین چشماشو می بنده !! بعد با خودت می گی : اون چقدر راحت می تونه چشماشو ببنده !! اما تو کم کم احساس می کنی پاهات دارن سست می شن !!

دوست داشتن یعنی وقتی می فهمه واسه تو مهمه و تو هر شب با آرزوش می خوابی بخواد جلوی بقیه غروری که با چنگ و دندون حفظش کردی رو بشکه و خورد کنه !! اون تورو تحقیر می کنه اما صدات در نمیاد ... سرت گیج می ره و فقط سعی می کنی بغضی که تو گلوت گیر کرده رو بگیری !!

دوست داشتن یعنی

دوست داشتن یعنی

 

دوست داشتن یعنی

 

 

دوست داشتن یعنی

تقصیر تو نیست ... تقصیر اونم نیست !!! این رسم سرنوشته ... عادت داره قلبای خسته مارو هی از ضربان بندازه و بعد با یه شوک دوباره به تپش در بیاره

خسته می شه از دستت وقتی بار ها بهت گفته برو ، و تو فقط بهش نگاش می کنی و لبخند می زنی !! اما یه روز می بینی گذاشته رفته و تو دیگه حتی نمی تونی بفهمی حالش خوبه یا نه ؟؟؟
وجودت تیکه تیکه می شه وقتی می بینی دنبال کسی میدو اما بهش نمی رسه . تو عاشقشی و اونم اینو خوب می نه اما خب دوست نداره دیگه !! بااین وجود بازم دلت نمیاد    اشکاشو ببینی حتی اگه واس رقیبت باشه 
تو بهش اعتراض می کنی که خسته شدی !! ازش می خوای آروم تز دنبال کسی بدو که اون خودش کس دیگه ای رو می خواد. اما اون با بی رحمی بهت می گه ازت متنفره ! می گه دست از سرش برداری !!!دوست داشتن یعنی روزا و شبا واسش بنویسی و بنویسی و بعد اون خیلی راحت واسه کس دیگه ای کپی می گیره و می فرسته !! اما تو حتی با این کارش احساس رضایت می کنی و خوشحالی
هر روز حرفایی که پشت سرش می زنن و بشنوی ولی بازم با اطمینان بگی : تا خودم نبینم باور نمی کنم .... و وقتی هم که می بینی یه آوار رو سرت خراب می شه ! بعد سریع چشماتو می بندی چون نمی خوای باور کنی .... چون می دونی فراموش کردنش عذابه 



تاریخ: سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط مهندس نایب جاوید
دلم بچگی رو میخواد!

احساس بزرگی نکن کوچولوی ناز!!!

ما که بزرگیم،

                                                      د لمون احساسات بچگی مون رو میخواد....

 




تاریخ: سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط مهندس نایب جاوید

ای کاش می توانستم باران باشم تا تمام غمهای دلت را بشویم

 

   ای کاش می توانستم ابر باشم تا سایه بانی از محبت را برویت می گسترانیدم

 

   ای کاش می توانستم اشک باشم تا هر گاه که آسمان چشمت ابری می شد باریدن می گرفت

 

   ای کاش می توانستم خنده باشم تا روی لبانت بنشینم و غنچه بسته لبانت را بگشایم

 

   ای کاش می توانستم یک پرنده باشم و پر می گشودم و تا دور دستها در کنار تو پرواز می کردم

 

   و ای کاش سایه بودم تا نزدیکترین کس به تو باشم

 

   آری ای کاش سایه بودم تا همیشه و همه جا همراه و همقدم با تو بودم




تاریخ: سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط مهندس نایب جاوید